کد مطلب:173372 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:142

سخنرانی حضرت زینب
سخنرانی حضرت زینب كبری علیهاالسلام در كوفه، یكی از خطابه های افشاگرانه ای بود كه در جریان اسارت، نقش بسیار مهمی در تداوم نهضت عاشورا داشت.

حضرت زینب علیهاالسلام در میان انبوه جمعیت كوفه كه در اطراف كاروان و اسیران موج می زدند و اشك می ریختند، سر بلند كرد و پیش از آغاز سخن به مردم اشاره كرد كه ساكت شوند.

همه نفس ها در سینه حبس شد و هیاهو خوابید.

دختر علی علیه السلام عتاب كنان فرمود:

ای اهل كوفه! آیا اشك می ریزید؟ خدا كند این چشم ها از اشك تهی نماند و این شیون ها تا ابد قطع نگردد.

شما بدان پیرزن می مانید كه نخ می رشت و رشته های خود را از هم می گشود. شما نیز عهد و پیمان خود را بازیچه قرار دادید و رشته های عهد و پیمان خود را از هم می گسلید. وه چه بد شیوه ای در پیش گرفته اید.

ای اهل كوفه! بنالید و اشك بریزید و لبخند بر لب نیاورید، چه سزای شما گریستن است.

دامن خود را به ننگ آلوده نموده و به عار افتاده اید، دست جنایتكار خود را به خون پاك رنگین كردید و لكه ننگی بر دامن نشاندید كه هرگز قابل شست و شو نیست.

چگونه چنین جنایتی قابل شست و شو است كه نواده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یادگار خاندان رسالت را كشتید.

آن پیكر پاكی كه با دست شما در خاك كربلا به خون آغشته گردید، پناهگاه روز صلح و سنگر روز جنگ شما و سرور جوانان بهشت بود.

برای همیشه شرمنده و روسیاه باشید. چه كار احمقانه ای بود كه شما كردید؟

آیا با این جنایتی كه مرتكب شدید، اگر از آسمان خون ببارد، جای تعجب است؟!

شما به بدترین وجهی خود را گول زدید و آتش خشم خدا را شعله ور ساختید و گرفتار عذاب


ابدی دوزخ شدید.

هیچ می دانید به كدام دلی آتش زدید؟!

هیچ می دانید كدام خونی را ریختید؟!

می دانید كدام پرده نشینان را بر سر بازار جلوه گر خاص و عام ساختید؟!

به راستی كه جنایت هولناكی مرتكب شدید و دست به فاجعه ای گران آلوده ساختید كه نزدیك است از هول آن، آسمان ها از هم بپاشند و زمین شكافته شود و كوه ها در هم فروریزند.

راوی می گوید:

به خدا سوگند! هنوز خطبه زینب علیهاالسلام به پایان نرسیده بود كه مردم صدا به گریه بلند كرده و از شدت اندوه و هول آن فاجعه بزرگ، اختیار از دست داده و از حال رفتند.